• وبلاگ : وسعت دل
  • يادداشت : بي حسي
  • نظرات : 10 خصوصي ، 15 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    حس ِ بي درد ِ توام با درد..
    بي حسي حس ِ کاملا بي حسيه...
    کلا خوبه ادم با حسِش زندگي کنه ..حسي که درهمه حال کنارت باشه وتوصفيت کنه..
    سلام باخوندن متنتون کلا بي حس شدم رفت اصن نفميدم چي نوشتم :)
    اميدوارم که حساتون توام با درداي خوب باشه :)فقط بي حس نباشيد:)

    پاسخ

    آدم ميتونه چاي بخوره .آدما وجود دارن
    + نسيم پريشان 


    سلام شاعر

    چقدر اين حس آشناست
    و چه لحظات ممتد و دردآوري که با ذرات وجودمون حس کرديم اونو
    گاهي فکر مي کنم بايد برگرديم به آغاز آفرينش
    شايد خدا تجديد نظر کرد از خلقت انسان

    يعني يه همچين پريشوني هستيم مااااااا

    پاسخ

    سلام شاعر...نميدونم...شايد اگه برگرديم اتفاقات جديدي بيفته..نميدونم در مورد انسان حرف بزنم يا خداوند...ولي از يه خاصيت خدا خيلي به وجد ميام..اينکه خداوند رو نميشه فهميد ..اينکه خيلي بزرگتر از حد تفکر ماست..اينکه خيلي بينهايته...عيب غريبه...منزه از تفکرات ماست...سبحان الله
    + ليلا 

    قل هوالله احد.
    پاسخ

    يا وتر
    خودم را حس مي کردم... خودم را حس مي کردم... خيلي وقت بود که به اين فکر نکرده بودم... منو ياد نعمت بزرگي انداختيد... انگار خيلي وقته بي حسم... بايد برم خودمو حس کنم...
    پاسخ

    فيزيوتراپي معنوي .....براي فعال شدن عصبها...ممنونم از حضورتون
    + ث مثل سلام 
    سلام
    حواسم به درد نبود و درد بي دردي !
    چ نوشته ي جالبي بود !
    جا داشت که تقدير بشه ازش :)
    تبريک ...
    ولي اميدوارم هيچ وقت درد نداشته باشين . اگرم داشتين مخصوصا از اينايي که گفتيم که بازوها تا ته انگشت و نشرش توي شانه ها ... به نظرم اگه باز از اين دردها اومد سراغ تون حتما يه چکاپ برين ! بيماري ها با درد خودشونو نشون ميدن ! پشت گوش نندازين !
    هر چند منم خيلي وقتا پشت گوش ميندازم :))
    پاسخ

    سلام...هيچکي از درد تقدير نميکنه..نميدونم چرا اينجا من رو مورد تقدير قرار دادن..چکاپ رو دوس ندارم....پشت گوش ميندازم....من از اشتباهات پزشکي شاکي ام
    دعا و نيايش رو هم گم کرده ام....
    بي حسي حس بدي است...
    پاسخ

    دعا بدجور التيام بخشه...ولي خدا بهم نميگه...بهم نميگه ک هآخرش بايد رو پاي خودم وايسم يا نه
    سلام...
    نميداني گاهي اوقات با چه التماسي درد را طلب ميکنم از او... آنقدر جان ميکنم در نيستي تا دردي بيايد و به وجود بياوردم...
    خلا از جانت دور باد رفيق...
    پاسخ

    دردي بيايد و به وجود بياوردم...درد آإم رو بوجود مياره...بايد کمي بهش فکر کنم..بيشتر از کمي...ولي الان هم باهاتون موافقم
    خوب بود ..
    يا د اين شعرا افتادم
    درد بي دردي ز جانم برده طاقت ..
    ..
    دل بي درد همچون گور سرد است ..
    پاسخ

    قبر جاي نا اميدي نيست وقتي گورکن//روزي اش را از دهان مرگ در مي آورد....سلام..ممنونم که چيزي نوشتيد
    بدتر از مزمن و خطرناک بودنش
    گاهي خيلي زشت و به درد نخوره..يه جوراييي خيلي مزخرف..
    درد..خوبه..بودنش...
    پاسخ

    واقعآ حقشه که اينجور باهاش برخورد کنيد...زشت و به درد نخور..يه جورايي خيلي مزخرف:)

    سلام دوست من . براي اينکه بازديد هامون را بالا ببريم بهتر است با هم تبادل لينک کنيم ، اگه موافقي منو با نام " تعمير رايانه شما در منزل " لينک کن بعد بگو با چه نامي لينکت کنم. مرسي

    Pnavaie.com

    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ پنج شنبه 93 دي 11 نوشته شما با عنوان بي حسي برگزيده شده و در جايگاه پيوندها در مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب هما . ص و دبير سرويس آن هور بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام..ممنونم از لطفتون
    + .... 

    دلم مي خواد فقط سکوت کنم...
    از اون سکوت هايي که هر فريادي در مقابلش کم مياره.کم مياره چون سکوت يه ناگفته هايي داره که بهش ابهت مي بخشه ...فرياد که بزني دست دلت رو مي شه...همه مي فهمنت...همه قضاوتت مي کنن.
    شکوه بعضي چيزها در نبودنشه ....مثل سکوت که صدا نداره...مثل اشک هايي که بايد بي صدا بباره...مثل چشم هايي که بايد ...
    اما شکوه درد در اينه که باشه..که حسش کني ..که لم بده روي بازوهات و تا ته انگشت هات قد بکشه...درد که نباشه نه بي صدايي سکوت قشنگه نه بي صدايي اشک...درد که نباشه روحت مچاله مي شه بين کثرت ها..دور مي شي از وحدت..

    پاسخ

    سلام آشناي بي نام.....سکوت....و ارزش آدمها به حرفهايي است که براي نگفتن دارند..به حرفهايي که نميشه زد...و دردهايي که برترند از واژه ها..و کلمات در مقابلشون کم ميارند ..فقط با سکوت ميشه ترجمه کرد.روحت مچاله ميشه بين کثرتها..وقتي درد نيست....ولي به ارزش و بزرگي دردي که در سينه ي آدمهاست درک روح از وحدت بيشتر ميشه..و اونوقت بزرگترين دردها و دغدغه هاي عالم رو که داشتي ميشي علي(ع) که هميشه در نمازهاشون بعد از حمداين رو ميخواندند:بسم الله الرحمن الرحيم..قل هوالله احد
    سلام
    احساس درد مي کنم از اين همه بي حسي...بايد خودم را جمع و جور کنم شايد دوباره دستي درد آور روي قلبم را بفشارد و مرا با يک شوک دوباره در حجمي از درد زنده کند.....
    پاسخ

    سلام ...اگر دوباره دستي درآور روي قلبم را بفشارد و بکشد منو به سمت نور..به سمت روشني....به سمت شفاف زندگي...زندگي در حجمي از درد همين کاروميکنه...آره داداش راس ميگي