سلام.
اين جمله را بارها و بارها خوانده ام و جوابي برايش ندارم....
تضميني نيست که سر به بيابان نگذارم....
دنيايي دارد اين جمله ...
پس چرا نگفتي؟
هوم؟
با شعري براي امام زمان به روزم.
وقت به خير
سلام نه!!!!! همه چيز كه مثل اول نيست ترس و دلهره هم شرمنده هستش بعضيها بچه ان هنوز ولي شايد دلشون خيلي بزرگ باشه نه؟؟ حرفاشون بچه گونه اس ولي ته حرفش يه چيز بزرگ باشه اگر اون چيز بزرگ رو فهميدي معلومه دلشو فهميدي
ارام باشم چطوري؟ همه چيز كه با يه انگار يه تله انفجاري وسط دلت منفجر شده خب فكرشو بكن اگر تونستي اروم بشي منم ميتونم !!!!!!
*************************************************
خسته است دلم در اين لحظه ،گرفته است دلم ،همين دل در هم شکسته بي احساس تر از هميشه ام،غم آمده و به دلم نشستهغم آمده و اشکم را در آورده کسي نميداند من چه حالي دارم، کسي نميداند من چرا اينگونه پريشانم نميگردم ديگر هيچ جاي دنيا به دنبال يک قلب باوفا نيست ، هيچ جا ، حتي اينجا ، يک دل با وفانيست صداقت ، نيست آن کسي که عشق را درک کند و معني آن را بداندوقتي نيست دلي باوفا ، نيست ديگر کسي که آرام کند دل غمگينم راخسته ام ، باز هم مثل هميشه من هستم و قلب شکسته امنوشته ام تا درک کني ، اي تو که مثل من ، همصدا با غمهاي منينوشته ام تا نگردي دنبال وفا ، وفا نيست ديگر در اين دنيانيست ديگر دلي که عاشق باشد ،نيست دلي ديگر که قدر عاشقي را بداند من که تمام دنيا را گشتم و نديدم
اينها همه بهانه است ، حرفهايت خيلي بچه گانه است چشمهايت را باز کن و مرا ببين ببين که چه اميد و آرزوهايي دارم با تو ميترسم که شب را دوباره با ترس و دلهره بگذرانم ، ترس از حرفهاي تو ، ترس از بهانه هاي تو آرامش را از من گرفته اي زندگي را نيز از من گرفته اي ، هر کس مرا ميبيند ميگويد چرا اينقدر آشفته اي هر کس مرا ميبيند ميگويد اين بيچاره چه غم سنگيني در دلش نشسته است!
سلام
چه بامزه !
خب البته سر به بيابان گذاشتن تون بامزه و جذاب نيست ! ولي اينقدر خلاصه و واضح از حالتون نوشتن واقعا بامزه بود :)
اين جمله تون تو ذهنم ميمونه براي وقت مبادا
:)
سلام مجدد؛
خب فکر کنم مي بايست مي گفتي اين جمله از کيست...
نمي شود بگويي؟
آه....چقدر با درد ميگفت....سر به بيابان نگذارم.......تضميني نيست......
سلام؛
اين نوشته تمام حس يک انسان درد مند رو در خود داشت.
ولي از من نخواه به عنوان يک شعر قبولش کنم دوست من...