ازماهمه چشم مدوز بيا / عمري كه گذشت به ما داني اي علم وادب اموز بيا / شد گلشن عمر خزان از غم اي باد خوش نوروز بيا / من مفتخر رنجور توام تا جان به لب است هنوز بيا / بياكه ازقدمت سبزي بهار بيايد/ بياكه روشني روز وروزگار بيايد /جهان فتاد از حكومت بت وبتگر/ بيا كه دولت قران به روي كار بيايد / مولاي من خزان ظلم به تاراج دست گشوده بيا / بيا كه به همراه تو بهار بيايد بيا كه عيسي پشت سرت نماز بخواند/ بياكه خضر به پيش تو پرده دار بيايد /بيا كه از انتظار و تنهايي دلم اتشيست سوزان بيا كه قلب خرابم مرهمي ميخواهد