سلام ! خوبين عمو ؟ يادتونه كه نوشته بودين بيا شب برويم كره ي خورشيد ... ميخواستم بگم خورشيد كره نيست يك ستاره ي معمولي است كه فقط داغ است ... خورشيد شب و روز به كار ِ خود ادامه مي دهد ... شب هاي ايران روز ِ آمريكا است و شب ِ آنجا روز ي اينجا ... يعني زمين به دور خود ميچرخد و خورشيد هر زماني به يك نقطه از جهان مي تابد و ما نمي توانيم به آنجا سفر كنيم ....
عمو بيا برويم اصفهان مسافرت
درودهاي فراوان به مدير مسئول محترم:همكاران عزيز شما را به وبلاگ جامعه ايران و جامعه شناسي آريائي با مقاله جديد به روز گرديده دعوت مي كنم از نقدهاي خوبتان دريغ نورزيد و در ضمن در نظر سنجي وبلاگ شركت نمائيد با تشكر همكار شما ماندانا http://aria20.blogsky.com
نه بابا ! يني اينقد تابلو بود ناسزاها ؟!!! خب ما كلي آبرو بريم ... بدهي داشته باشي همش مياييم اينجا اغتشاشات ايجاد مي كنيم گفته باشم... دو نقطه دي
منطق ِ چشم ِ تو با تكيه با استدلالش واقعا داشتم مي گفت خيلي بي معرفتي! اما ما قدر يك پلك بهم زدن باور نكرديم .. يهو ديديم بي معرفتي تورا الان چن تا پست كامنت بدهكاره شقايق كرده و اينا :دي
سلام دوستم
قشنگ بود . ولي حس ميشد بيت اولش مشكل وزني داره . شما كه به ما سر نميزني ! سر زدن پيشكش پاسخ كامنتمون هم نميدين...!
راستي (که چرا فاش درين قصه حقايق ميکرد) منظورشو نگرفتم !
التماس دعا...
سلام
زيبا بود
افرين
خيلي زيبا بود استاد . حض نفس برديم .
يكي از زيباترين غزلهايي كه از شما شنيديم . دست مريزاد
من كه در پيله ي بي شيله ي خويش
شوق پروانگي از يادم رفت
لااقل موقع رفتن بسپار
ابر جاي تو بارد به سرم
ماه جاي تو بتابد به شبم
سر انگشت محبت بزند گاهگاهي به درم
شايد اين تلخي ايام غم انگيز را
باز با ياد تو از ياد برم
سلام.
يه عالمه حرف براي اين شعرت دارم اما فعلا فقط سكوت........