دارم..تموم..ميشم...
هزار بار با خودم گفتم و آخر هم تموم نشدم
مامان ميگفت آخر هر پاياني آغازه...
زجر يعني به پايان نرسي و از آغاز هم بترسي....
زندگي جام شوکرانه..حيف که نميشه اونو يه جا سر کشيد..بايد جرعه جرعه نوشيد تا مرد...
مينوشم..
قطر..قطره..