• وبلاگ : وسعت دل
  • يادداشت : تك بيت
  • نظرات : 7 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    شراب چشم هاي او مرا خواهد گرفت از من ...

    پاسخ

    خاصيت نگاه تو مارا خراب كرد

    خوشگليش به خاطر ترسناک بودنش بود ديگه...
    پاسخ

    موافقم....ترسناكي هم خودش نوعي جذابيته
    سلام ميدوني مطلبت چي يادم مي اندازه؟برو تو مشخصاتت پارسي يار سنتو بخون من خوندم 22 سال و5ماه و.....تو اين مدت 22 سال چقدر گوش بحرف شيطون دادي؟اون دنيا اگر بخواي زيرش در بري كه اعضاي بدنت لوت ميدن امان از دست اين وقتي جونتم به سينه ات رسيد چشات چي ميبينه ا...اكبر خدايا كاش هيچ وقت مرگ نبود خداييش ايندفعه ديگه ميترسم بچه بودم ميگفتم مردن ترس نداره كه ولي الان .....خدايا اخر وعاقبت مارو ختم بخير كن _ اميد دعا كن من به مرگ طبيعي نميرم حداقل كلي گناهام بخشيده بشه_خدا رو شكر امشب دعا كميل هست دعا كن اگر دعا كميل اخرم باشه هرچي گناه دارم خدا ببخشه دعا كن جون دادنم راحت باشه شب اول قبرم چي؟اصلا هيچي برم كه اين شعرت واقعا هيچي دعا كن دعا كن دعا كن يا حق
    پاسخ

    سلام آقا مهدي عزيز....منظورم اون چيزي نبوده كه تو برداشت كردي...اما بهر حال همه ي ما تو زندگيمون زير درگاه خدا گناه كاريم...در ضمن آقاي عزيز من كه سنم بيشتر ازين حرفاست....اگه قصد داري در آينده عاشق خدا بشي بهت توصيه ميكنم هيچوقت گناه نكن چون هر چي خدا بهت ميگه بابا بخشيدمت تو دلت آروم نميشه و خودتو سرزنش ميكني


    من شعرهايم را

    از چشمان تو مي دزدم...

    ديوان قشنگي ست

    چشمهايت...

    سلام

    تک بيت بسيار زيبايي بود مثل هميشه

    مواظب همه چيز و همه کس باش به خصوص فرشته کوچولوي من

    پاسخ

    سلام...بالاخره يكي از هميشه غايب ها ظهور كرد:دي...ديوان قشنگي است چشمهايت...بسيار عالي بود ...اون فرشته ي كوچولو رو كم ميبينم..
    + نسيم پريشان 

    سلام

    كوتاه نوشته زيبايي بود

    و تو انگار از آغاز بوده اي ؛
    مثل خدا ...
    و مرا آفريده اي ،
    با نگاهت ...
    با خنده هايت ...

    شاعر ؟؟؟؟

    پاسخ

    سلام....در اين شهر پر از دود تازه پيدايت كردم...بيا كپسول اكسيژنم مال تو....اميد


    پناه ميبرم به خدا از شر چشمهايت.

    واي چقدر خوشگل بود.

    پاسخ

    سلام...خيلي ممنون از نگاه قشنگتون....كمي ترسناك هم بود ها!!
    اعوذ بربّي، من شر چشمهات...
    پاسخ

    رمز گاو صندوق قلبت را خودت هم فراموش كرده اي...آلزايمر بد درديست...اميد
    چيه چند روزه گير دادين به چشمهاي اين بد بخت تا حد شيطان رجيم هم برديشون!!!
    پاسخ

    سلام...هر چي ميكشيم از اين بدبخته:دي

    سلام؛

    تک بيت عاشقانه - عارفانه اي بود.

    از ايجازت خوشم مي آيد.



    همچنين به خاطر توجه ت ممنونم.
    بعد اين که باهات موافقم، خودم هم حس مي کنم شعر تحليل ميره بعضي جاهاش. فکر مي کنم پيچيدگي ش هم يکي از نقص هاش باشه، [دوست ديگري هم به اين موضوع اشاره داشت]که خودم کلا هميشه اينو نقصو يدک مي کشم متاسفانه.
    اما به لحاظ قافيه بايد بگم حتا فکرش رو هم نکردم. قافيه هاي زياد ديگه اي هم به ذهن ام مي اومدن که کنارشون گذاشتم و از اين بابت مشکلي نبود.

    پاسخ

    سلام...خوشحالم كه پسنديدي...نه شما كلآ اين نقصو يدك نميكشي....ببين....وقتي اين شعرتون رو ميخونم مست ميشم((مي بيني برادر ..مسئله دستهاي تو بود...دستهايي كه براي بيعت دادي و هيچگاه پس نگرفتي))...اين معركه است