سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در صفت دنیا فرمود : ] مى‏فریبد و زیان مى‏رساند و مى‏گذرد . خدا دنیا را پاداشى نپسندید براى دوستانش و نه کیفرى براى دشمنانش . مردم دنیا چون کاروانند ، تا بار فکنند کاروانسالارشان بانگ بر آنان زند تا بار بندند و برانند . [نهج البلاغه]

دلتنگی

ارسال‌کننده : امید... در : 87/11/15 9:50 صبح

امیدوارم هیچوقت دلتون گرفته نباشه ، این غزل رو دیشب سرودم گفتم تا داغه بزنمش اینجا.
بگذار دلم هرچه دلش خواست بگوید
بی پیچ و خم و ساده و سر راست بگوید

بگذار که راحت دل من حرف خودش را
بی دغدغه بی بیش و کم و کاست بگوید

بگذار که از هرچه دروغ است دل من
جرات کند اینبار کمی راست بگوید

زان آب که از دیده ی ما گشت سرازیر
زان دود که از سینه ی ما خاست بگوید

زان روز که ویرانه شد از گردش چشمت
ویرانه ی خود بهر تو آراست بگوید

تنها نه دل ماست که در بند تو افتاد
هر شاهد در بند که اینجاست بگوید

این چشم منافق که دلم را به فنا داد
با توست؟نمیدانم،با ماست؟بگوید

یکبار ندیدیم که آیینه چشمت
با آه دل خسته ی ما راست بگوید

شعر از امید




کلمات کلیدی :

فالنامه

ارسال‌کننده : امید... در : 87/10/21 1:34 صبح

سلام دوستای عزیز و مهربونم با اجازه براتون فال حافظ گرفتم! بجاتون نیت کردم عیب نداره؟؟
یاس(وبلاگ تسنیم):
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش                      بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
شما سعی دارید به یه هدف بالا دست پیدا کنید و رسیدن به این هدف مستلزم اینه که خیلی تلاش کنید. به یاد داشته باشید که مشکلات مسیرتون ممکنه گاهی کلافه تون کنه و این درست همون لحظه ای است که شما باید مقاومت و تلاشتون رو مضاعف کنید .

شقایق(وبلاگ فرشته ی عشق و زندگی):
ما را ز خیال تو چه رؤیای شراب است                   خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
شما همه ی خوبی ها و زیبایی های زندگی رو فقط در صورتی دوست دارید که تمام اونایی که دوسشون دارید هم تو این شادیها و زیبایی ها شریکتون بشن و دوست دارید خودتونو واسه دوستانتون هزینه کنید.

سارا(وبلاگ دو نیمه سیب):
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست                      راه هزار چاره گر از چارسو ببست
صفا و سادگی درون شما باعث شده که همه رو مجذوب خودت کنی و این بی آلایشی و خوش رفتاری که داری خیلی محبوبت کرده مواظب باش این اکسیر با ارزش رو از دست ندهی.
نسیم(وبلاگ دونیمه سیب):
ای هدهد صبا به سبا  میفرستمت                      بنگر که از کجا به کجا می فرستمت 
اگه کمی این چند روز رو تحمل کنی و با رضایت از خدا سپری کنی به جایگاه و منزلت خیلی بالایی خواهی رسید و خدا هم در رسیدن به این جایگاه بی حساب کمکتون میکنه.اون رشته اتصال خیلی اینجا کارایی داره ها

بهار(وبلاگ کلک بهار):
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم                     شیوه ی رندی و مستی نرود از پیشم
توی کارهاتون همیشه مخالفین و رقیب هایی دارین که اگه بخواهی وایسی و اونا رو توجیه یا قانع کنی حرکت رو به جلوت متوقف میشه و میدونی که باید مثل یه طوفان با قدرت و ابهت حرکت خودتو ادامه بدهی.

مامان طاهره(وبلاگ کلبه مادرانه):
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن                 منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
این یعنی کولاک!!!نسبت به همه محبت میکنی و جالب اینجاست که این محبتتون بی چشمداشته وانتظار ندارید محبوب کسی قرار بگیریدحس ظن و بخشش جز جدانشدنی شخصیت شماست.

مریم(خادم الزهرا):
آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت                    یا رب چه خطا دید که از راه خطا رفت
توی این مشکلاتی که بوجود اومده اصلآ شما مقصر نیستید و نباید خودتون رو ملامت کنید، بلکه شما مورد ظلم واقع شدید و بخاطر داشته باشید که حق در نهایت به جای واقعی خودش برمیگرده و پیروزی از شماست.

همسر عزیزم:
ای صیا نکهتی از خاک ره یار بیار                            ببر اندوه دل و مزده ی دلدار بیار




کلمات کلیدی :

التهاب باران

ارسال‌کننده : امید... در : 87/9/27 9:9 عصر

                               
                                                                

      دلم ز غربت چشمان تو غریب تر است
         و چشم های تو از عشق هم نجیب تر است

برای رفتن از اینجا کمی تامل کن
        اگرچه پلکهای خسته ی من بی شکیب تر است

تمام دشت پر از التهاب باران است
و ابر زین تراکم نمناک بی نصیب تر است

عجیب نیست که خورشید خیره ی تو شده است
اگر که خیره ی تو نباشد عجیب تر است

اگرچه در مسیر تو از درد ها گریزی نیست
طبیب تر ز تو آیا کسی طبیب تر است؟!!

چقدر گرد نشسته به دامن محراب
و از همیشه کلیسا چه بی صلیب تر است

شعر از امید

   




کلمات کلیدی :

آزاد

ارسال‌کننده : امید... در : 87/9/3 8:4 عصر

اینجا وسط این میدان لعنتی آنقدر شب دورم زد که صبح از یادم رفت چقدر تنهایم گذاشته بودی
من هی بی تو پیر تر میشوم که بخندی و تو .........
 شاید هم برایت مهم نباشم که دیروز چقدر از دستم خسته شده بودی.
خسته شده بودم از همه ی نشستن هایی که دستی دستی مرا توی یک ذهن متورم پرت کردند و هی غرق شدم.....
تا بیایم به ته این خواب برسم چقدر طول می کشد
اینجا بی تو چقدر طول می کشد...
باز تو راه خودت را می روی و من هیچوقت برایت مهم نیستم...
شعر از امید




کلمات کلیدی :

احساس غربت

ارسال‌کننده : امید... در : 87/8/10 11:28 صبح

احساس می کنم اینجا قدری هوا کم است
اینجا برای کسی که بزرگ است جا کم است

تا بوی نان و سکه در این شهر پر شده است 
اینجا برای خوردن غم تو اشتها کم است

اینجا اگرچه لاف عاشقی از حد گذشته است
آری بدان عزیز عاشق بی ادعا کم است

احساس غربت اگر می کنی هیچ عجیب نیست
اینجا غریبه زیاد است ولی آشنا کم است
دل خوش مکن تو بر تبسم و لبخند مردمش
اینجا سلام های بی طمع و بی ریا کم است

در نیمه شب همه آرام خواب ولی بهر دیدنت
یا اینکه نیست دیده ی بیدار یا کم است

شعر از خودم




کلمات کلیدی :

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >